کتاب‌ها در پی‌نوشت ادامه می‌یابند
    درباره‌مابا هم آشنا شویمارتباط با پی‌نوشت
    فرآیند ایجاد صفحه کتاب جدید در پی‌نوشتقوانین و مقررات استفاده از پی‌نوشتتعرفه‌ها
    ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
    این سایت در بستر پلتفرم پی‌نوشت ارائه و پشتیبانی شده است
    اینجا کتاب‌ها ادامه می‌یابند ...
    کتاب‌خانه نیمه‌شبمقالاتتکه‌تکه‌هایت را جمع کن برای آتشی پرنور!

    {تکه‌تکه‌هایت را جمع کن برای آتشی پرنور!}

    تکه‌تکه‌هایت را جمع کن برای آتشی پرنور!
    تکه‌تکه‌هایت را جمع کن برای آتشی پرنور!
    برگ‌برگ صفحه تخصصی معرفی کتاب برای عمومی کردن علم، دانش و کتاب است و با شعار «برگ-برگ کتاب، تجربه زندگی ناب» در شبکه‌های اجتماعی در حال فعالیت است. برگ‌برگ رسانه‌ای است که سعی دارد با تمرکز بر کتاب‌های باکیفیت، خواننده را به‌طور آهسته و پیوسته در مسیر مطالعه و فهم عمیق موضوع قرار دهد. در برگ پیش‌رو، کتاب «کتابخانه نیمه‌شب» توسط امیر ناظمی معرفی شده است، و در مرداد ۱۴۰۱ در سایت شرق منتشر شده است.


    «الان نقطه آغاز تمام آینده‌هاست» از جمله‌های همیشه درستی است که می‌توانیم در ساعت صفر هر شب به خودمان بگوییم، و البته یکی از اصول حوزه‌ای به نام آینده‌پژوهی؛ و البته روایت اصلی یک رمان.
    رمان «کتابخانه نیمه‌شب» نوشته «مت هیگ» رمانی است در مورد آینده، اما نه از آن آینده‌هایی که در کتاب‌های علمی-تخیلی با آن‌ها آشنا می‌شویم. در این رمان نه خبری از اتفاقات آخرالزمانی است و نه ربات‌های افسارگسیخته‌ای که زندگی ما را تحت کنترل گرفته باشند. رمانی است در همین دنیای واقعی و بازتابی از دغدغه زندگی هر روزه هر یک از ما. این که هر روز صبح موقع بیدار شدن از خودمان می‌پرسیم کجای این جهان بزرگ ایستاده‌ایم، و این که در مورد انتخاب‌های مختلف زندگی خود دچار حسرت‌ها و افسوس‌ها می‌شویم.

    تاریخچه آینده‌پژوهی در ادبیات داستانی
    در ادبیات داستانی شاید نخستین نگاه به آینده را بتوان در آرمان‌شهرنویسی (اتوپیانویسی) یافت. اگرچه «توماس مور» در کتاب «اتوپیا» تصویری از شهری آرمانی در مکانی دیگر را ارائه داد؛ اما «سباستین مرسیه»، روشنفکر فرانسوی، برای نخستین بار تصویری از آرمان‌شهری در آینده را ارائه کرد؛ تصویری از فرانسه ۶۰۰ سال بعد. در این کتاب، فرانسه در سال۲۴۴۰ در قالب جامعه‌ای آرمانی به تصویر کشیده شده است.
    در قرن ۲۰م اما ویران‌شهرنویسی نیز با رمان «دنیای شگفت‌انگیز نو» نوشته «آلدوس هاکسلی» زمینه‌ساز نوع دیگری از نگاه شد که در آن رشد فناوری جهان را به سمت جهانی تاریک، ویران و ترسناک می‌برد. در حقیقت، نگاه فلسفی به آینده در ادبیات داستانی بیشتر در آرمان‌شهرها و ویران‌شهرها خلاصه می‌شود.
    اما به موازات نگاه فلسفی به آینده، ادبیات داستانی پر است از داستان‌های علمی-تخیلی. از کتاب‌های «ژول ورن» و «آرتور سی کلارک» گرفته تا کتاب‌های متاخری مانند «سقوط برف» نوشته «استیونسون». این کتاب‌ها برای نخستین بار ایده‌ها و حتی واژه‌های آینده را بنیان‌گذاری کرده‌اند. ایده «سفر به ماه» نام کتابی از ژول ورن است؛ و واژه‌های پرکاربردی مانند «آواتار» یا «متاورس» نیز برای نخستین بار در رمان «سقوط برف» به کار رفت. واقعیت آن است که بخش زیادی از پیشرفت‌های علمی و فناوری جهان امروز برآمده و پیوندخورده با ادبیات داستانی و خلاقیت نویسندگان است.

    نگاه متفاوت به آینده
    اما «کتابخانه نیمه‌شب» از جنس هیچ‌کدام از رمان‌های آرمان‌شهری یا علمی-تخیلی نیست؛ بلکه در مورد «نگاه انسان امروز به آینده» است. این که «آینده اگر چگونه باشد، ما از خودمان راضی هستیم؟» یا «چه کنیم تا حسرت‌هایمان در آینده کم شود؟». این رمان سرنوشت همه ماست؛ همه مایی که مدام برمی‌گردیم تا به انتخاب‌هایمان در زندگی نگاه کنیم.
    نارضایتی از زندگی و انتخاب‌های گذشته ما را به خودکشی می‌رساند تا نویسنده به اتکاء این واقعیت که «مرگ نقطه مقابل امکان است» دوباره از حسرت‌ها بازگردد به سمت مفهومی مانند ساخت آینده.
    «وندل بل» در کتاب «اصول آینده‌پژوهی»، اصول پایه‌ای نگاه به آینده در دنیای امروز را تشریح می‌کند، اصولی مانند این که «آینده ساختنی است، نه جبری» یا این‌که «برخی از آینده‌ها از دیگر آینده‌ها بهترند» یا حتی این واقعیت که «شناخت کامل آینده امکان‌ناپذیر است»؛ و رمان «کتابخانه نیمه‌شب» کاملاً پای‌بند به همین اصول نگاشته شده است.
    «نافرمانی، بنیاد حقیقی آزادی‌ست، فرمان‌برها مجبور هستند که برده باشند». این جمله نقل‌قول‌شده از «هنری دیوید ثورو» هم بنیاد حقیقی این رمان است. رمانی در ستایش زندگی که به ما یادآوری می‌کند که نافرمانی و آزادی دوقلوهای به هم‌پیوسته‌ای هستند. «گاهی اوقات همین که حقیقت خودمان را فریاد بزنیم کافی است تا دیگرانی شبیه خودمان پیدا کنیم». نافرمانی همین فریاد زدن خود است، خودی که شبیه کسی نیست و آزادی هم نتیجه همین فریادها و یافتن دیگرانی مشابه خودمان.
    ما شاید تنها بتوانیم شعله‌ای فروزان‌تر و پرشکوه‌تر از خود ارائه دهیم؛ آتشی که خواهد سوخت و جز «هیچ» باقی نخواهد گذاشت؛ اما می‌تواند حداقل باشکوه باشد:
    «تکه‌تکه‌هایش را از زمین جمع کرد
    مثل تراشه‌های چوب
    و از آن‌ها سوخت ساخت
    آتش ساخت
    و سوخت
    آن‌قدر پرنور که تا ابد ببیند»

    پ.ن.: این کتاب به همه کسانی که این روزها درگیر آینده و افسوس انتخاب‌های گذشته هستند، توصیه می‌شود.
    پ.ن.: تمامی جملات داخل گیومه مربوط به کتاب است.
    چاپ بیست و شش این کتاب، به همت نشر ثالث در 423 صفحه منتشر و روانه بازار شده است.